جدول جو
جدول جو

معنی چین پیدا کردن - جستجوی لغت در جدول جو

چین پیدا کردن(پَ دَ)
چین خوردن. چروک یافتن. کیس پیدا کردن. نورد و شکنج یافتن. شکن گرفتن. رجوع به جمع شدن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ بِ سَ کَ دَ)
گیر پیدا کردن کاری در تداول عامه، متوقف شدن آن عمل و کار است در سیر و انجام یافتن آن. (از یادداشت به خط مؤلف). به مانع برخوردن کار
لغت نامه دهخدا
گیر پیدا کردن کاری. مانعی در راه آن ایجاد شدن و مسیر آنرا متوقف ساختن
فرهنگ لغت هوشیار